مقدمه
مهارتهای درکی-حرکتی (Perceptual Motor Skills) به توانایی یکپارچهسازی اطلاعات حسی از محیط و تبدیل آنها به حرکات هدفمند اشاره دارد. این مهارتها شامل هماهنگی چشم و دست، تعادل، جهتگیری فضایی، سرعت پردازش اطلاعات و برنامهریزی حرکتی میشوند. در کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی-بیش فعالی (ADHD)، نقص در این مهارتها بهطور شایع مشاهده میشود و میتواند بر عملکرد شخصی، تحصیلی، اجتماعی و کیفیت زندگی آنها تأثیر منفی بگذارد. این مقاله به بررسی چالشهای مرتبط با مهارتهای درکی-حرکتی در کودکان ADHD و نقش مؤثر کاردرمانی در بهبود این مهارتها میپردازد.
—
بخش اول: مهارتهای درکی-حرکتی و ارتباط آنها با ADHD
۱. تعریف مهارتهای درکی-حرکتی
مهارتهای درکی-حرکتی حاصل تعامل سیستم حواس (بینایی، شنوایی، لامسه) و سیستم حرکتی هستند. برای مثال، گرفتن یک توپ در حال حرکت نیازمند درک سرعت و جهت توپ (ادراک بینایی) و هماهنگی عضلات دست و چشم است. این مهارتها پایهی فعالیتهای روزمره مانند نوشتن، دوچرخهسواری و مشارکت در بازیهای گروهی هستند.
۲. تأثیر ADHD بر مهارتهای درکی-حرکتی
اغلب با مشکلات زیر مواجهاند:
– نقص در توجه پایدار: کاهش تمرکز بر تکالیف پیچیده حرکتی مانند نقاشی یا ورزش.
– تکانشگری: تصمیمگیری حرکتی سریع و بدون برنامهریزی، مانند برخورد ناگهانی با اشیا.
– هماهنگی ضعیف: مطالعات نشان میدهند ۳۰ تا ۵۰ درصد کودکان ADHD اختلال هماهنگی رشدی (DCD) دارند.
– پردازش حسی کند: تأخیر در تفسیر اطلاعات حسی منجر به حرکات ناهماهنگ میشود.
– مشکلات تعادلی: ناتوانی در حفظ وضعیت بدن حین فعالیتهای دینامیک.
این نقایص اغلب به اشتباه به عنوان “بیاحتیاطی” تفسیر میشوند، در حالی که ریشه در تفاوتهای عصبی-زیستی مغز این کودکان دارند.
بخش دوم: نقش کاردرمانی در بهبود مهارتهای درکی-حرکتی
کاردرمانی (Occupational Therapy) با تمرکز بر بهینه سازی عملکرد روزانه کودک، از طریق فعالیتهای هدفمند مبتنی بر شواهد، به بهبود مهارتهای درکی-حرکتی کمک میکند. اصول کلیدی مداخلات کاردرمانی شامل موارد زیر است:
۱. ارزیابی جامع
کاردرمانگران با استفاده از ابزارهایی مانند مقیاس رشد حرکتی Bruininks-Oseretsky (BOT-2) یا آزمون ادغام حسی (SIPT)، نقاط قوت و ضعف کودک را شناسایی میکنند. برای مثال، ممکن است یک کودک در پردازش اطلاعات بینایی مشکل داشته باشد، در حالی که کودک دیگری در برنامهریزی حرکتی ضعیف است.
۲. مداخلات مبتنی بر یکپارچگی حسی
رویکرد یکپارچگی حسی (Sensory Integration) به کودک کمک میکند تا محرکهای محیطی را بهتر سازماندهی کند. فعالیتهایی مانند:
- – تمرینات تعادلی: راه رفتن روی تخته تعادل، لی لی کردن.
- – فعالیتهای تقویت کننده هماهنگی چشم و دست: پرتاب توپ به هدف، بازی با پازلهای سهبعدی.
- – تحریک عمقی (Proprioceptive Input): فعالیتهای فشاردهنده مانند هل دادن اجسام سنگین برای بهبود آگاهی بدن.
۳. آموزش مهارتهای حرکتی ظریف و درشت
- – مهارتهای ظریف: استفاده از قیچی، مدادگیری و بستن بند کفش.
- – مهارتهای درشت: پریدن، دویدن و بالا رفتن از نردبان.
این فعالیتها با تکرار ساختاریافته و تطابق با سطح توانایی کودک طراحی میشوند.
۴. بهبود عملکرد اجرایی
از آنجا که این گروه از کودکان در برنامه ریزی و خودتنظیمی مشکل دارند، کاردرمانگران از تکنیک هایی مانند:
- – تجزیه تکلیف (Task Analysis): شکستن فعالیتهای پیچیده به مراحل کوچک.
- – نشانه های دیداری: استفاده از تصاویر یا لیستهای کار برای تسهیل دنبال کردن دستورالعملها.
۵. فناوریهای کمکی
ابزارهایی مانند نرم افزارهای تعاملی (مثلاً بازیهای رایانهای آموزشی) یا دستگاههای ارتعاشی برای افزایش توجه حین فعالیتها به کار میروند.

بخش سوم: شواهد پژوهشی و مطالعات موردی
– مطالعه ای در سال ۲۰۲۱ نشان داد که ۱۲ هفته مداخله کاردرمانی یکپارچه ساز حسی، بهبود ۴۰ درصدی در هماهنگی دوطرفه کودکان مبتلا به این اختلال ایجاد کرد.
– در پژوهشی دیگر، استفاده از تمرینات ریتمیک (مانند طبل زنی) منجر به افزایش توجه و زمانبندی حرکتی شد.
– یک مطالعه موردی بر روی کودک ۸ ساله دارای بیشفعالی و کمتوجهی نشان داد که ترکیب کاردرمانی و ورزشهای سازمان یافته (مانند شنا) به بهبود قابل توجه تعادل و نوشتن منجر شد.
بخش چهارم: راهکارهای عملی برای والدین و مربیان
- – ایجاد محیط ساختاریافته: کاهش محرکهای مزاحم در فضای یادگیری.
- – استفاده از بازخورد فوری: مثلاً تشویق کودک بلافاصله پس از انجام موفق یک تکلیف حرکتی.
- – فعالیتهای روزمره تمرینی: مانند مرتب کردن اسباببازیها بر اساس رنگ یا اندازه برای تقتیب ادراک دیداری.
—
نتیجه گیری
این گروه از کودکان به دلیل تفاوتهای عصبی، با چالشهای قابل توجهی در مهارتهای درکی-حرکتی مواجهاند. کاردرمانی با رویکردی فردمحور و مبتنی بر شواهد، نه تنها به بهبود این مهارتها کمک میکند، بلکه عزت نفس و استقلال کودک را افزایش میدهد. ترکیب مداخلات تخصصی با مشارکت خانواده و مدرسه، کلید دستیابی به نتایج پایدار است. سرمایهگذاری در مداخلات زودهنگام کاردرمانی میتواند مسیر رشد این کودکان را به طور چشمگیری تغییر دهد.
منابع:
– Barkley, R. A. (2015). *Attention-Deficit Hyperactivity Disorder: A Handbook for Diagnosis and Treatment*.
– Parham, L. D., & Mailloux, Z. (2015). *Sensory Integration*.
– مطالعات منتشر شده در مجلات *Journal of Attention Disorders* و *American Journal of Occupational Therapy*.